دستور حد ضرر یا استاپ لاس، برای تعیین میزان ضرر نهایی معامله استفاده میشود. یعنی معاملهگر به کمک این دستور سعی میکند میزان زیان معامله را در یک مقدار ثابت نگه دارد. دستور حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) مکانیسمی برای محدود کردن زیان معامله است.
دستور حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) چیست؟
دستور حد ضرر به کارگزار یا بروکر اطلاع میدهد که کجا باید معامله را ببندد. با رسیدن قیمت به محل حد ضرر، کارگزار هم معامله را میبندد. با این کار، ضرر و زیان معاملهگر محدود میشود. بنابراین اگر حد ضرر را به فاصله ۱۰ درصدی از قیمت ورود به معامله قرار دهید، حداکثر زیان شما از آن معامله هم ۱۰ درصد خواهد بود.
به طور مثال، اگر شما سهام شرکتی را در ۲۵ دلار خریداری کرده باشید، میتوانید دستور حد ضرر را در ۲۲.۵۰ درصد قرار دهید. این یعنی اگر قیمت سهام سقوط کند، معامله شما در قیمت ۲۲.۵۰ دلار بسته خواهد شد و زیان معامله هم تنها ۱۰ درصد خواهد بود (البته اگر در این قیمت خریداری برای سهام شما وجود داشته باشد).
فهرست مطالب
چرا بدون حد ضرر نباید وارد معامله شد؟
بعد از اینکه دستور حد ضرر معامله تعیین شد و مشخص شد که کدام سطح برای حد ضرر مناسب است، میتوان حد ضرر دلاری معامله را با محاسبه تفاوت میان سطح ورود به معامله و حد ضرر به دست آورد. این عدد نشانگر ضرر یا ریسک احتمالی معامله است و برای محاسبه حجم معامله کافی است. به طور مثال شما میخواهید در یک معامله تنها ۵۰ دلار ریسک کنید. پس حجم معامله باید بهگونهای تعیین شود که حد ضرر معامله تقریباً ۵۰ دلار باشد.
دلیل دیگری که استفاده از حد ضرر را توجیه میکند، این است که حد ضرر بدترین سناریو را تعریف میکند. دستور حد ضرر این اطمینان را به معاملهگر میدهد که اگر بازار بر خلاف تحلیل اولیه حرکت کرد، معامله خیلی سریع بسته خواهد شد. حد ضرر اختلافات درونی معاملهگر با خودش را هم حل و فصل میکند. اگر معاملهای در خلاف جهت حرکت کرد، شاید معاملهگر نتواند حقیقت را قبول کند و با خود سناریوهای مختلفی را پیشبینی کند. حد ضرر کار را ساده میکند. به جای اینکه معاملهگر گیج شود، خیلی ساده معامله را میبندد و به او اجازه میدهد تا از فرصت جدید و بهتری برای معامله استفاده کند، بدون اینکه معاملهگر کال مارجین شود.
حد ضرر میتواند کیفیت سیگنال معاملاتی را هم مشخص کند. نسبت ریسک به ریوارد معامله چقدر است؟ پاسخ این سؤال را حد ضرر مشخص میکند. معاملهگر باید بداند که سیگنال معاملاتی تا چه اندازه منطقی است؟ آیا درست است که به ازای هر یک دلار سود احتمالی، سه دلار ریسک کرد؟ مسلماً منطقی نیست. اگر حد ضرری در کار نباشد، نسبت ریسک به ریواردی هم نیست. پس بدون حد ضرر، هیچ سیگنال معاملاتی منطقی نیست.
دستور حد ضرر میتواند از سود معامله هم محافظت کند. تنها کافی است با حرکت بازار در جهت مطلوب معامله، حد ضرر را به محدوده سوددهی معامله انتقال دهید. یا اصطلاحاً حد ضرر را تریل کنید.
اکثر معاملات گران نیت درستی برای ورود به معامله دارند، اما در حین اجرای معامله اشتباه میکنند. باید معاملهگر بداند که اولین کار پیش از ورود به معامله، تعیین حد ضرر است. دیده شده که خیلی از معامله گران اول حجم معامله را تعیین میکنند و سپس سعی میکنند حد ضرر مناسبی برای آن پیدا کنند. اما روش صحیح معامله جور دیگری است. شما باید سیگنال معاملاتی را پیدا کنید. سپس حد ضرر را مشخص کنید و بعد از آن حجم معامله را بر اساس حد ضرر محاسبه کنید. اگر همه چیز طبق استراتژی معاملاتی بود، میتوانید وارد معامله شوید.
استاپ لاس چیست؟ حد ضرر یا Stop Loss یعنی چه؟
دستور حد ضرر یا استاپ لاس، برای تعیین میزان ضرر نهایی معامله استفاده میشود. یعنی معاملهگر به کمک این دستور سعی میکند میزان زیان معامله را در یک مقدار ثابت نگه دارد. دستور حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) مکانیسمی برای محدود کردن زیان معامله است.
دستور حد ضرر باید به صورت دستی و توسط معاملهگر معرفی شود. یعنی معاملهگر اعلام میکند که سطح یا قیمت ۱۰۹ برای معامله خرید USDJPY از ۱۰۹.۵۰ حد ضرر است. یعنی اگر قیمت به ۱۰۹ برسد، معامله به طور خودکار با فعال شدن دستور حد ضرر بسته خواهد شد. معامله گران سعی میکنند سطوحی را به عنوان حد ضرر انتخاب کنند که در صورت فعال شدن، تحلیل آنها منقضی شده باشد. یعنی حد ضرر میتواند همان سطحی باشد که شکست آن به منزله باطل شدن تحلیل و سیگنال معاملهگر است.
بایستی توجه داشت که دستور حد ضرر تنها باعث محدود شدن زیان معامله میشود و نمیتواند از زیان معامله جلوگیری کند. همیشه توصیه میشود که معامله گران از دستور حد ضرر استفاده کنند.
چرا خط به استاپ لاس روی چارت نیست؟
در متاتریدر ویندوزر عدم نمایش خط مربوط به ورود به معامله و پوزیشن روی نمودار می تواند علل مختلفی داشته باشد:
ابتدا می بایست کنترل کنید که در منوی Tools قسمت Options سر برگ Charts گزینه Show Trade Levels می بایست تیک خورده باشد.
دقیقا نموداری که باز کرده اید می بایست با نموداری که پوزیشن روی آن گرفته شده است یکی باشد (نماد کامل) به طور مثال اگر معامله شما روی نماد eurusd.i است ، حتما پنجره نمادی که پسوند .i دارد را باید باز کنید و معامله شما پنجره eurusd قابل مشاهده نیست.
در آخر اگر نمودار را زیاد زوم کنید ممکن است خطوط ترید یا استاپ لاس به شما نشان داده نشود.
چرا استاپ لاس کار نمی کنه؟ چرا استاپ لاس من درست عمل نکرد؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید پاسخ این سوالات را بدانیم:
هر نمادی دو نرخ دارد، معامله یا اردر من به کدام نرخ انجام می شود؟
هر جفت ارزی دو نرخ دارد که در جدول مارکت واچ متاتریدر نمایش داده می شود. یکی نرخ ASK (نرخ خرید مشتری) و یکی نرخ BID (نرخ فروش مشتری).
پوزیشن خرید با نرخ Ask باز می شود و در هنگام بسته شدن با نرخ Bid بسته می شود.
پوزیشن فروش با نرخ Bid باز می شود و در هنگام بسته شدن با نرخ Ask بسته می شود.
هر نمادی دو نرخ دارد، معامله یا اردر من به کدام نرخ انجام می شود؟
نرخی که بر روی نمودار نمایش داده می شود، نرخ BID است یا همان نرخ فروش شما. فاصله نرخ ASK و BID به اندازه اسپرد جفت ارز مربوطه است.
نرخ به استاپ لاس نرسید، چرا استاپ لاس من عمل کرد؟
چارت به استاپ لاس نرسید، چرا استاپ خورد؟ در پوزیشن فروش یا معاملات Sell دستور Stop Loss که برای بستن معامله مشخص شده است، از جنس اردر خرید می باشد و بر اساس نرخ خرید مشتری یا نرخ ASK بازار اجرا می شوند. لذا هنگامی که نرخ روی چارت (نرخ Bid) با استاپ لاس شما به اندازه اسپرد فاصله دارد، نرخ ASK که برای بسته شدن معامله فروش اعمال می شود، دقیقا بر روی استاپ شما قرار دارد و استاپ اجرا می شود. یعنی در مورد Stop Loss در معاملات Sell، هنگامی که نرخ روی چارت با استاپ شما به اندازه اسپرد فاصله دارد، استاپ عمل می کند.
استاپ لاس در خارج از نقطه تعیین شده
چرا اردر یا استاپ لاس من در نرخی غیر از نرخ ثبت شده، عمل کرده است؟
در حساب هایی که مستقیما به بازار متصل هستند، یعنی دیلینگ دسک ندارند، مارکت میکری نیستند و در آن ها ریکوت وجود ندارد، مثل ان دی دی NDD در فیبوگروپ یا ای سی ان ECN در آلپاری، اگر معامله گر دستور استاپ لاس یا نوعی اردر پندینگ مشخص کرده باشد، در زمان حرکت سریع نرخ ممکن است این دستورات اجرا نشوند یا در نرخ دیگری انجام شوند. این حالت زمانی رخ می دهد که نرخی که معامله گر برای این دستورات مشخص کرده است در بازه ای قرار دارد که نرخ بازار از روی این نرخ ها پرش داشته است یا به سرعت از آن نرخ تغییر کرده است و انجام آن دستورات را به شکلی که مشخص شده اند، امکان نداشته است.
از نظر فنی چطور ممکن است که اردر یا استاپ لاس در نرخ دیگری اعمال شود؟
از نظر فنی وقتی که قیمت در بازار به قیمت مشخص شده در اردر استاپ می رسد، درخواست اجرای دستور از طریق بریج (bridge) به سیستم تجارتی ارسال می شود و به محض رسیدن دستور به سیستم تجاری، اردر با بهترین قیمت تامین کنندگان نقدینگی با تکنولوژی NDD اجرا می شود. بدین ترتیب اردرهای استاپ مانند سایر اردرهای بازاری (By Market) که مستقیما به مارکت متصل هستند، ممکن است با لغزش قیمت اجرا شود، با توجه به جهت تغییر نرخ، این لغزش می تواند به نفع شما نیز باشد.
در تکمیل این مطلب لازم است به مفاهیم ریکوت و گپ نیز آشنا باشید.
تغییر استاپ لاس
آیا جا به جایی استاپ لاس نیاز به پرداخت کمیسیون یا اسپرد بیشتر دارد؟
جا به جایی استاپ لاس، نیاز به پرداخت کمیسیون یا اسپرد بیشتر ندارد. اما طبیعتا در صورتی که معامله شما با زیان بسته شود، زیان شما با توجه به میزان و سمت تغییری که در این مقادیر ایجاد می کنید، ممکن است بیشتر یا کمتر شود.
آیا وقتی بازار بسته است، می توانم استاپ لاس را تغییر دهم؟
وقتی بازار بسته است، در روزهای تعطیل رسمی و آخر هفته (شنبه و یکشنبه) امکان ایجاد تغییر در پوزیشن و اصلاح استاپ لاس وجود ندارد. پیام های Market is Closed و Trade is Disabled در هنگام ارسال دستور به بروکر به شما اعلام می شود.
هیچ کس دوست ندارد در بازار ضرر کند. به همین دلیل بایستی همیشه برای معاملات خود در بازار محدودیتی قائل شوید. این محدودیت همان دستور حد ضرر است. اما بسیاری از معامله گران در تعیین محل دستور حد ضرر با مشکل مواجه هستند و نمیدانند حد ضرر را چگونه باید محاسبه کرد. مسلماً هر استراتژی و سیگنال معاملاتی، حد ضرر مشخصی هم دارد. اما سوای اینکه استراتژی شما چگونه است، دستور حد ضرر ویژگیهای خاصی دارد که بایستی به آن توجه کرد. اگر حد ضرر بزرگ باشد، زیان معامله هم بیشتر خواهد بود. اگر حد ضرر کوتاه باشد، خیلی زود فعال خواهد شد. در این مقاله یاد خواهید گرفت که چگونه حد ضرر بهتری را برای معاملات تعریف کنید.
چگونه حد ضرر را مشخص کنیم؟ روشهای تعیین محل حد ضرر
حد ضرر درصدی
تعیین مکان حد ضرر معامله به آستانه تحمل ریسک معاملهگر بستگی دارد. قیمتی که برای حد ضرر تعیین میکنید، بایستی حتماً با این نیت انجام شود که زیان معامله را محدود کند. به طور مثال اگر سهام شرکتی را در ۳۰ دلار خریداری کردهاید و حد ضرر را در ۲۴ دلار قرار میدهید، به این معنی است که زیان معامله حداکثر ۲۰ درصد خواهد بود. اگر این ۲۰ درصد با آستانه تحمل ریسک معاملهگر همخوانی دارد، میتواند از این حد ضرر استفاده کند. توجه داشته باشید که دستور حد ضرر قبل از ورود به معامله تعیین میشود!
تئوریها و روشهای مختلفی برای تعیین مکان دستور حد ضرر وجود دارد. معامله گران تکنیکال سعی میکنند که مکان و زمان احتمالی شروع حرکات قیمتی را پیشبینی کنند و بر اساس سیگنال از دستور حد ضرر استفاده میکنند. برخی دیگر از حد ضرر متحرک ۶ درصدی استفاده میکنند. یعنی اگر قیمت در جهت مطلوب معامله حرکت کند، حد ضرر ۶ درصد به سمت قیمت ورود به معامله حرکت خواهد کرد. اما اگر قیمت در جهت خلاف معامله تغییر کند، حد ضرر ۶ درصدی تغییری نخواهد کرد.
این نوع حد ضرر یکی از انواع ابتدایی تعیین سقف برای ریسک معامله است. بسیاری از معامله گران تازه وارد هم از این نوع حد ضرر استفاده میکنند. در این روش اندازه حد ضرر بر اساس حداکثر میزان تحمل ریسک معاملهگر تعیین میشود. در واقع شما میزان حجم معامله را مشخص میکنید و سپس بر اساس حجم معامله تصمیم میگیرید که چند درصد آن را به عنوان ضرر تحمل کنید. معمولاً در این روش اندازه حد ضرر کمی بیشتر از سایر روشهاست.
فرض کنید که معاملهگری توانایی تحمل ریسک ۲ درصدی را دارد. اگر این معاملهگر وارد معاملهای به حجم ۱۰ هزار دلار شود، اندازه حد ضرر او چیزی حدود ۲۰۰ دلار خواهد بود. هر چند که چنین حد ضرری به معامله اجازه میدهد تا نوسانات بزرگ را تحمل کند، اما اگر فعال هم شود، زیان بزرگی در پی خواهد داشت. مزیت اصلی این روش تنها این است که به معامله اجازه میدهد تا نوسانات بیشتری را تحمل کند.
در بالا به روش درصدی اشاره شد. در روش درصدی، حد ضرر درصد مشخصی از معامله است. یعنی شما پیش از ورود به معامله مشخص میکنید که حداکثر زیان معامله باید چند درصد باشد؟ سپس حد ضرر را به همان فاصله درصدی از قیمت ورود به معامله قرار میدهید.
روش دیگر استفاده از سطوح حمایت و مقاومتی است. این روش کمی سخت است. چون اول باید سطح حمایت یا مقاومت را به درستی مشخص کنید و سپس حد ضرر را در فاصلهای قرار دهید که در صورت شکست جعلی، حد ضرر فعال نشود.
روش دیگر استفاده از میانگین متحرک است. در واقع حد ضرر، همان میانگین متحرک نمودار خواهد بود و یا به فاصله کمی از میانگین متحرک قرار خواهد گرفت.
روش رایج دیگری هم که سوئینگ تریدر ها استفاده میکنند، قرار دادن حد ضرر در بالای اوج قیمتی چندین روز یا زیر کف قیمتی چندین روز است. یعنی در معاملات خرید، حد ضرر در زیر کف قیمتی چند روز اخیر قرار میگیرد و در معامله فروش هم حد ضرر در بالای اوج قیمتی چند روز گذشته تعیین میشود.
حد ضرر بر اساس اصل انطباق
اصل انطباق یعنی چند عامل تکنیکال در یک محدوده به نوعی قرار بگیرند که یک مقاومت یا حمایت را تشکیل دهند. معمولاً در این روش، معاملهگر از میانگینهای متحرک، حمایت یا مقاومت، اوج و کفهای قبلی، سطوح فیبوناچی، خطوط روند و کانالها در کنار یکدیگر استفاده میکند و زمانی که چند عامل تکنیکال با یکدیگر منطبق شدند، حد ضرر را تعیین میکند. در این روش احتمال فعال شدن حد ضرر بسیار پایین است.
اما اگر معاملهگر متوجه شود که حد ضرر او بیش از حد معمول فعال میشود، میتواند یک دامنه محدود به عنوان محدوده خطر تعریف کند. یعنی اگر حد ضرر معامله اونس طلا بر اساس اصل انطباق بر روی ۱۷۰۰ دلار میافتد، معاملهگر میتواند ۲ یا ۵ دلار کمتر یا بیشتر از ۱۷۰۰ دلار را به عنوان محدوده خطر در نظر بگیرد و حد ضرر را در خارج از این محدوده قرار دهد.
حد ضرر بر اساس دامنه نوسانات بازار
معمولاً معامله گران حرفهای بیشتر از این سبک استفاده میکنند. حتی شاید معامله گران خرد از وجود چنین تکنیکی بیاطلاع باشند. در این روش ابتدا اندازه دامنه نوسانات بازار محاسبه میشود و سپس بر اساس دامنه نوسانات بازار حد ضرر تعیین میشود. به طور مثال وقتیکه بازار شدیداً نوسانی است و سرعت تغییرات قیمتی بازار هم بالاست، معاملهگر از حد ضرر بلند استفاده میکند. اما وقتیکه دامنه نوسانات و سرعت تغییرات قیمتی بازار پایین است، معاملهگر از حد ضرر کوتاه استفاده میکند.
در تعیین حد ضرر بایستی توجه داشته باید که دستورات حد ضرر و حد سود به یکدیگر ربط دارند. یعنی وقتی حد ضرر بلندی انتخاب میکنید، باید انتظار شما از سود احتمالی بازار هم بیشتر باشد، تا نسبت ریسک به ریوارد معامله منطقی شود. شما میتوانید از اندیکاتور ATR برای اندازهگیری دامنه نوسانات بازار استفاده کنید. این اندیکاتور اندازه نوسانات اخیر بازار را نمایش میدهد. وقتی دامنه نوسانات بازار بالاست، بهتر است که حد ضرر را به فاصله دورتری ببرید. توجه داشته باشید که در مدیریت حد ضرر یا ریسک معامله باید به بخش بازدهی احتمالی معامله هم توجه داشته باشید.
تعیین حد ضرر بر اساس زمان
اگر حد ضرر را بر اساس عمر معامله و اندازه تغییرات بازار تعیین کنید، با یک حد ضرر پویا مواجه خواهید شد. در این روش شما نمیتوانید حد ضرر را مشخص کنید و سپس کنار بکشید. اگر میخواهید از متغیر زمان برای تعیین حد ضرر استفاده کنید، باید به سه سناریوی زیر توجه داشته باشید:
سناریوی اول
اگر بعد از ورود به معامله هیچ اتفاقی نیفتاد و بازار حرکت خاصی انجام نداد، به احتمال زیاد سیگنال معاملاتی قوی نبوده و بهتر است که هر چه زودتر معامله را ترک کنید.
سناریوی دوم
وارد معامله میشوید و قیمت در جهت مطلوب معامله شما حرکت میکند. در این صورت کافی است حد ضرر معامله را مدیریت کنید و تا جایی که امکان دارد معامله را ریسک فری کنید.
سناریوی سوم
وارد معامله میشوید و خیلی سریع قیمت در خلاف جهت معامله حرکت میکند. در این صورت باید فوراً از معامله خارج شوید و از زیان بیشتر جلوگیری کنید.
حتماً شما هم چنین تجربه ای داشتهاید که وارد معامله میشوید، اما بازار تکان نمیخورد و ساعتها قیمت در اطراف محل ورود به معامله نوسان میکند. معمولاً در چنین مواقعی بایستی فرض کنید که ایده معاملاتی شما درست نبوده و یا منقضی شده است.
در این صورت بهترین کار این است که از معامله خارج شوید و منتظر سیگنالهای بهتری بمانید. متأسفانه معامله گران تازهکار در چنین شرایطی سعی میکنند منتظر بمانند و امیدوارند که بازار در جهت مطلوب آنها حرکت کند. حد ضرری که بر اساس زمان یا عمر معامله تعیین میشود، این مزیت را دارد که معاملهگر را سردرگم نمیکند و اگر بازار به مدت طولانی حرکت نکند، معاملهگر را از بازار خارج میکند.
شما میتوانید از هر سه روش اشاره شده برای تعیین حد ضرر استفاده کنید. یعنی میتوانید حد ضرر معامله را بر اساس اصل انطباق تعیین کنید و اگر بازار شدیداً نوسانی بود، اندکی حد ضرر را دورتر ببرید. حال بعد از ورود به معامله به حرکات قیمتی بازار توجه کنید. اگر بازار برای مدت زمان قابلتوجهی حرکت خاصی نداشت، به احتمال زیاد باید معامله را ببندید.
تعیین حد ضرر به کمک باندهای بولینگر (Bollinger Band)
در این روش حد ضرر بر اساس میزان نوسانات بازار انتخاب میشود. در واقع اگر ما بتوانیم میزان نوسانات آتی بازار را پیشبینی کنیم، میتوانیم یک حد ضرر منطقی برای معامله انتخاب کنیم. برای این کار کافی است اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Band) را به نمودار قیمتی اضافه کنید. اگر وارد معامله فروش شدید، حد ضرر را در بالای باند بولینگر و اگر وارد معامله خرید شدید در زیر باند بولینگر قرار دهید.
تعیین حد ضرر به کمک حمایت و مقاومت
اگر در تحلیل بازار حرفهای هستید و میتوانید حمایتها و مقاومتهای کلیدی بازار را با دقت بالایی تشخیص دهید، باید از این نوع حد ضرر استفاده کنید. در این روش شما حمایتها و مقاومتهای بازار را انتخاب میکنید. اگر وارد معامله خرید شدید، فرض شما این است که تا وقتی حمایت کلیدی بازار شکسته نشده، میتوان معامله خرید را باز نگه داشت. پس حد ضرر را کمی پایینتر از حمایت قرار میدهید. در مقابل برای معاملات فروش هم فرض میکنیم که بازار به بالای مقاومت کلیدی عبور نخواهد کرد. چون اگر مقاومت شکسته شود، یعنی سناریوی نزولی باطل شده است. به همین دلیل میتوانید حد ضرر معامله فروش را کمی بالاتر از مقاومت قرار دهید.
تعیین حد ضرر به کمک میانگین متحرک (Moving Average)
در این روش باید میانگینهای متحرک را به نمودار قیمتی اضافه کنید. شاید بهتر باشد که از میانگینهای ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ استفاده کنید. میانگین متحرک ۲۰ هم میتواند ایده خوبی باشد. در این روش فرض میکنیم که تا وقتی بازار به زیر میانگین متحرک سقوط نکرده، به حرکات صعودی ادامه خواهد داد. پس حد ضرر معامله خرید را در زیر میانگین متحرک قرار میدهیم. در مقابل اگر بازار زیر میانگین متحرک باشد و بخواهیم فروش بزنیم، حد ضرر را در بالای میانگین متحرک قرار میدهیم. این یعنی از نظر ما تا وقتیکه قیمت به بالای میانگین متحرک عبور نکرده، روند بازار نزولی است و معامله فروش را باز نگه خواهیم داشت.
تعیین حد ضرر به کمک اوج و کف قیمتی
در این روش ابتدا باید اوج و کف قیمتی بازار را پیدا کنید. میتوان از بالاترین و پایینترین سطح قیمتی بازار در یک دوره خاص برای تعیین حد ضرر استفاده کنیم. اگر وارد معامله فروش شدید، حد ضرر را اندکی بالاتر از اوج قیمتی بازار قرار میدهید. یا اگر وارد معامله خرید شدید، حد ضرر معامله را در زیر کف قیمتی قرار میدهید.
از دید تکنیکال وقتی بازار به بالای اوج قیمتی عبور میکند، یعنی در حال ورود به روند صعودی است. پس اگر فروشنده هستید، باید سریعاً از معامله فروش خارج شوید. در مقابل اگر بازار به زیر کف قیمتی عبور کند، یعنی بازار در حال ورود به روند نزولی است، پس اگر خریدار هستید باید سریعاً معامله خرید را ببندید.
تعیین حد ضرر به کمک فیبوناچی
سطوح فیبوناچی نقش مهمی در تحلیلهای تکنیکال دارند. نهتنها سطوح فیبوناچی اصلاحی حمایت یا مقاومت بازار هستند و محتملترین محدوده برای بازگشت بازار را نشان میدهند، بلکه میتوانند حد ضرر مناسبی هم برای معاملات شما باشند. معمولاً سطح ۶۱.۸ درصد فیبوناچی اهمیت بیشتری دارد. به همین دلیل اگر وارد معامله شدید میتوانید حد ضرر معامله را به فاصله کوتاهی از اصلاح فیبوناچی ۶۱.۸ درصدی قرار دهید. این فیبوناچی باید برای آخرین موج صعودی یا نزولی بازار رسم شود.
تعیین حد ضرر به کمک پین بار (pin bar)
بهترین روش تعیین حد ضرر استفاده از سیگنال پین بار است. کندل های پین بار شانس موفقیت بالایی در بازار دارند. یعنی اگر حد ضرر شما بر اساس کندل پین بار تعیین شود، به احتمال زیاد حد ضرر فعال نخواهد شد.
از سطوح قیمتی منطقی برای تعیین حد ضرر استفاده کنید
اگر هنوز هم حد ضرر برای شما مبهم است و یا اهمیت زیادی ندارد، به این فکر کنید که حد ضرر نشان میدهد که کی معامله یا تحلیل شما بیاعتبار خواهد شد! آیا برای شما مهم است که بدانید کی و کجا دانستههای شما از بازار باطل خواهند شد؟ اینکه بازار در خلاف جهت معامله شما حرکت کند، یک اتفاق عادی و طبیعی است. اما بعد از مدتی، بازار به حدی از تحلیل شما فاصله میگیرد که دیگر تحلیل شما موضوعیتی ندارد. حد ضرر، مرزی است که نشان میدهد تحلیل شما کی و کجا معتبر و کجا غلط است. به همین دلیل همیشه باید در تعیین حد ضرر به سطوح انتخاب شده دقت کنید.
حد ضرر را به یک مسئله شخصی تبدیل نکنید!
ضرر بخشی از کار است. نمیشود با وین ریت (Winrate) صد درصدی معامله کرد. همه ما این را میدانیم. اما وقتیکه میخواهیم با حد ضرر کار کنیم، اکثراً بر اساس معیارهای شخصی تصمیم میگیریم. وقتیکه قیمت به حد ضرر برخورد میکند، به این معنی نیست که شما معاملهگر بدی هستید.
فعال شدن حد ضرر تنها به این معنی است که معامله طبق پیشبینیها عمل نکرده است. شما باید این توانایی و قابلیت را داشته باشید که بعد از فعال شدن حد ضرر، دوباره به پشت میز کار باز گردید. هیچ وقت سعی نکنید به دنبال مقصر باشید. اگر از دید شما دستور حد ضرر ایراد داشت، دفعه بعد جور دیگری حد ضرر را تعیین خواهد کرد. چنین تغییرات بیمورد در نهایت باعث بیاعتباری دستورات حد ضرر خواهد شد.
حد ضرر را دورتر نبرید!
متأسفانه نهتنها معامله گران تازهکار، بلکه معامله گران با تجربه هم گاهی به این تله میافتند. تنها کافی است یکبار با تغییر حد ضرر به نتیجه مطلوب خود برسید. نهتنها حد ضرر را همیشه تغییر خواهید داد، بلکه بعد از مدتی دیگر حد ضرر برای شما به مفهوم خروج از معامله نخواهد بود. آیا شما هم عادت دارید که حد ضرر را تغییر دهید؟ آیا از پیامدهای خطرناک تغییر حد ضرر آگاه هستید؟
وقتی حد ضرر را تغییر میدهید، به این معنی است که از نظر شما هیچ وقت اشتباه نمیکنید و تنها کافی است که به بازار فرصت دهید تا بازار متوجه شود که حق با شما بوده است! حد ضرر برای محدود کردن زیان معامله در مواقعی که سیگنال باطل شده استفاده میشود و به هیچوجه نباید آن را تغییر دهید.
چرا حد ضرر را حرکت میدهید؟
چه ایرادی دارد که معاملهای در جهت خلاف بازار باشد. این اتفاق برای همه میافتد. اما فرض کنید، وقتی بازار به حد ضرر معامله نزدیک میشود. شما خیلی سریع آن را حرکت میدهید تا بازار فاصله بیشتری با حد ضرر پیدا کند و به نوعی حس امنیت به شما بدهد. این کار را دوباره تکرار میکنید تا در نهایت زیان معامله تمام موجودی حساب را پاک میکند. در واقع شما با تغییر محل حد ضرر، ریسک معامله را به تدریج افزایش میدهید تا جایی که ریسک یک معامله زیان ده خیلی بیشتر از ریسک اولیه شما میشود.
شاید اطلاعات جدیدی به دست آوردهاید و به همین دلیل میخواهید حد ضرر را کمی بزرگتر کنید و از محل اولیه خود دور کنید. شاید احساس میکنید که محل درست حد ضرر را پیدا کردهاید و حد ضرر اولیه اشتباه بوده است. اعتماد به نفس داشتن یکی از ویژگیهای خوب معامله گران فارکس و سهام است.
اما یک بار دیگر هم فکر کنید. بعد از اینکه وارد معامله شدید، چه اتفاقی افتاده یا چه چیز جدیدی یاد گرفتهاید که فکر میکنید باید حد ضرر را کمی دورتر قرار دهید؟ احتمال اینکه اتفاق جدیدی در این فاصله افتاده باشد خیلی کم است. با دقت به این مسئله فکر کنید. چه عاملی باعث شده تا به سیگنالی که پیدا کرده بودید، شک کنید و از برنامه اولیه خود دور شوید؟ به احتمال زیاد برنامه اولیه شما برای ورود به معامله خوب بوده باشد. بدون شک برنامه جدیدی که برای معامله طرح کردهاید، فوری و با عجله بوده است.
عامل دیگری که شما را به حد ضرر اولیه معامله بدبین میکند، ترس از زیان است. اجازه دهید یک بار دیگر هم معامله را بررسی کنیم. شما با یک برنامه و ریسک مشخص وارد معامله شدید. ریسک معامله را پیش از ورود به معامله محاسبه کردهاید. دیگر چه لزومی دارد که بعد از ورود به معامله، حد ضرر را دور کنید و ریسک بیشتری را به خود تحمیل کنید؟
بعد از دور کردن حد ضرر چه اتفاقی میافتد؟
در اکثر مواقعی که حد ضرر را دور میکنید، بازار به همان حرکت قبلی خود ادامه میدهد و معامله شما بیشتر وارد زیان میشود. آیا به یاد میآورید که حد ضرر اولیه معامله را چرا انتخاب کردید؟ چونکه اگر بازار در خلاف جهت مطلوب شما حرکت کرد، خیلی سریع با یک ضرر کوچک از بازار خارج شوید. این منطق درست بوده است. اما وقتی حد ضرر را حرکت دادید، تنها به بازار اجازه دادهاید که زیان بیشتری را به شما تحمیل کند. این یعنی شما بیش از آن چیزی که فکرش را میکردید ضرر کردهاید. این یعنی حساب معاملاتی شما خیلی سریعتر پاک خواهد شد و شما فرصتی برای انجام معاملات جدید و جبران زیان نخواهید داشت.
حال فرض کنید استثنایی هم در کار باشد. یعنی شما حد ضرر را حرکت میدهید و به معامله اجازه میدهید تا فضای بیشتری برای مانور داشته باشد. بازار هیچ وقت حد ضرر شما را فعال نمیکند و در ادامه در جهت مطلوب معامله شما حرکت میکند. همین یک اتفاق تصادفی کافی است تا با اعتماد به نفس کاذب، همیشه حد ضرر را حرکت دهید و هیچ وقت قبول نکنید که شاید شما هم در معامله اشتباه کنید!
یعنی از نظر شما همیشه همه معاملاتی که انجام میدهید، سود ده هستند و اشکال کار تنها در حد ضرر است! و اگر با نزدیک شدن بازار به حد ضرر، محل آن را تغییر دهید، در نهایت با سود از معامله خارج خواهید شد. این طرز فکر برای شکست شما در این بازار کافی است! دفعه بعد با حجم بزرگتری معامله خواهید کرد و حد ضرر را دوباره دور خواهید کرد. اما در یک معامله حد ضرر شما فعال خواهد شد و حساب کال مارجین خواهد شد.
حد ضرر ضمنی برای سیگنالهای مشکوک
سیگنالهای معاملاتی همیشه عمل نمیکنند. این یک حقیقت تلخ در حرفه معاملهگری است. همه معاملهگران بازار فارکس، سهام، طلا، بیت کوین و… میدانند که سیگنال های پرایس اکشن نقطه آغازین یک حرکت را نشان میدهد و در عین حال حد ضرر قطعی معامله را هم مشخص میکند. یعنی وقتی سیگنال صادر شد، ما میدانیم که دقیقاً در کدام نقطه سیگنال باطل خواهد شد و حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) فعال خواهد شد. اما آیا راهی برای فهمیدن سریع این موضوع وجود دارد؟ یعنی میتوانیم قبل از فعال شدن حد ضرر، باطل شدن سیگنال را پیشبینی کنیم؟
حد ضرر ضمنی چیست؟
همه معاملهگران با حد ضرر قطعی آشنا هستند. حد ضرر قطعی حد ضرری است که ما برای معاملات فروش و یا خرید تعیین میکنیم و با فعال شدن این حد ضرر، معامله به طور خودکار بسته میشود. حد ضرر ضمنی که گاهی اوقات حد ضرر ذهنی هم گفته میشود، نوع دیگری از حد ضرر است که با بررسی یک شرط، مشخص میکند که باید معامله را به طور دستی ببندیم. در اینجا سیستم یا کامپیوتر به طور خودکار معامله را نمیبندد. بلکه باید معاملهگر با رسیدن قیمت به حد ضرر ضمنی معامله را ببندد.
در نمودار بالایی که وقتی جفت ارز AUDUSD به مقاومت کلیدی میرسد، پین بار نزولی را تشکیل میدهد. سیگنال فروش صادر شده است. در واقع با نفوذ AUDUSD و بازگشت نزولی آن به زیر مقاومت کلیدی سیگنال ورود به معامله فروش صادر شده است. آیا میتوان گفت که اگر بازار در بالای مقاومت تثبیت شود، سیگنال باطل خواهد شد؟ اگر جواب شما مثبت است، باید با باقی ماندن جفت ارز AUDUSD در بالای مقاومت به فکر بستن معامله بیفتید.
در واقع معاملهگر به جای اینکه منتظر فعال شدن حد ضرر قطعی بماند، با تحقق یک شرط ساده تکنیکال، معامله را دستی میبندد. این کار باعث میشود تا معاملهگر با ضرر کمتری از سیگنال باطل شده خارج شود. پس دفعه بعد که میخواهید معامله کنید، به این فکر کنید که چه شرطی در بازار وجود دارد که با تحقق آن، سیگنال معاملاتی باطل خواهد شد. شاید حد ضرر قطعی معامله با حد ضرر ضمنی یکی باشد. اما تا وقتیکه حد ضرر ضمنی کوچکتر از حد ضرر سیگنال است، میتوان ضرر احتمالی معامله را کوچک کرد. جلوگیری از ضرر بیشتر، نوعی کسب سود است.
چگونه از فعال شدن زود هنگام حد ضرر در امان بمانیم؟
حد ضرر بزرگتری انتخاب کنید!
حتی بسیاری از معاملهگران تازهکار به حد ضرر توجهی ندارند و آن را به طور “ذهنی” تعیین میکنند. اما آیا راهی وجود دارد که بدون تغییر ریسک معامله، حد ضرر را افزایش داد؟ اصلاً افزایش حد ضرر چه مزیتی برای معاملهگر دارد؟
بسیاری از معاملهگران از افزایش حد ضرر میترسند و بیشتر تمایل دارند که از حد ضررهای کوتاه استفاده کنند. از نظر این دسته از معاملهگران، هر چه حد ضرر معامله کوتاهتر باشد، ریسک به ریوارد معامله توجیه بیشتری خواهد داشت. اما تعیین حد ضرر تنها به استراتژی معاملاتی شما بستگی ندارد. عوامل زیادی در تعیین حد ضرر نقش دارند.
تاثیر حجم بر اندازه حد ضرر یا استاپ لاس
حجم معامله عامل مهم دیگر در تعیین حد ضرر است. برای آن دسته از معاملهگرانی که درک درستی از اهمیت تعیین حد ضرر ندارند، شاید توضیح مفهوم حد ضرر اهمیت آن را برای معاملهگران روشن کند.
مفهوم حد ضرر
حد ضرر یعنی جایی که تحلیل معاملهگر نقض میشود و بازار بر خلاف پیشبینی معاملهگر حرکت میکند. در چنین شرایطی با فعال شدن دستور حد ضرر، معامله بسته میشود و از زیان بیشتر معاملهگر جلوگیری میکند.
بسیاری از معاملهگران چنین تصور میکنند که حد ضرر به معنی ریسک معامله است، به همین خاطر هر چقدر حد ضرر کوتاهتر باشد، ریسک معامله هم کمتر خواهد بود. این دسته از معاملهگران با این توجیه که موجودی حساب معاملاتی آنها کم است، از دستورات حد ضرر بلند استفاده نمیکنند و تنها وارد معاملاتی میشوند که حد ضرر کوتاهتری دارند.
چنین دیدگاهی اشتباه است. ریسک معامله بیشتر از اینکه حد ضرر بستگی داشته باشد، به حجم معامله بستگی دارد. اگر حجم معامله به درستی تعیین شود، میتوان حد ضرر بلندتری را انتخاب کرد و در عین حال ریسک معامله را هم کاهش داد. یا به طور خلاصه این حجم معامله است که ریسک معامله را تعیین میکند، نه حد ضرر!
چگونه اندازه حد ضرر را افزایش دهیم؟
اگر میخواهید ریسک معامله را کاهش دهید، تنها کافی است حجم معامله را پایین بیاورید. توجه داشته باشید که افزایش حد ضرر بدون کاهش حجم معامله یک اشتباه مهلک خواهد بود. اجازه دهید تا با یک مثال اهمیت حد ضرر بلند و رابطه آن با حجم معامله را بررسی کنیم. دو معامله فرضی زیر را در نظر بگیرید:
معامله اول EURUSD: حد ضرر معامله ۱۲۰ پیپ است، اما حجم معامله ۰.۱ لات است.
معامله دوم EURUSD: حد ضرر ۶۰ پیپ است، اما حجم معامله ۰.۲ لات است.
در معامله اول ریسک معامله ۱۲۰ دلار است. در معامله دوم هم ریسک معامله ۱۲۰ دلار است. پس حد ضرر نقشی در ریسک معامله ندارد. این حجم معامله است که ریسک معامله را تعیین میکند. در معامله اول شما به بازار اجازه میدهید تا ۱۲۰ پیپ در خلاف جهت معامله شما نوسان کند. اما در معامله دوم بازار تنها ۶۰ پیپ فضا برای نوسان دارد. درحالیکه ریسک هر دو معامله به یک اندازه است.
چرا حد ضرر بلند را انتخاب می کنیم؟
به این مسئله توجه داشته باشید که با حد ضرر بلند، نسبت ریسک به ریوارد کاهش نمییابد. این یک نسبت است و با تعیین حد ضرر بلند، باید حد سود بلندتری را هم انتخاب کنید. اما هدف اصلی از تعیین حد ضرر بلند چیست؟ در واقع هدف اصلی از افزایش حد ضرر، ایجاد فضای کافی برای نوسانات بازار است.
اغلب اوقات بازار بعد از صادر کردن سیگنال برای مدتی نوسان میکند و این احتمال وجود دارد که در حد ضررهای کوتاه، این نوسانات موجب فعال شدن دستور حد ضرر شوند. پس اگر حد ضرر بلند انتخاب کنید و سیگنال فعال شود و بازار مدتی در محدوده سیگنال نوسان کند، احتمال فعال شدن دستور حد ضرر پایین خواهد بود. شما میتوانید بعد از حرکت کافی بازار در جهت مطلوب شما، حد ضرر را به محل سربهسر معامله انتقال دهید، تا علاوه بر حذف کردن ریسک معامله، با خیال آسودهتری حد سود را تعیین کنید.
مثال: تفاوت حد ضرر بلند و کوتاه
در نمودار زیر به سیگنال صادر شده و نوسانات بازار توجه کنید. سیگنال صادر شده درست بوده است، اگر شما هم جزو آن دسته از معاملهگرانی هستید که از حد ضرر کوتاه استفاده میکنند، با وجود پیشبینی درست بازار، با ضرر از بازار خارج میشدید. اما اگر حد ضرر را اندکی پایینتر انتخاب میکردید، حد ضرر هیچگاه فعال نمیشد.
اسکالپر ها توجه کنند!!!
اگر شما از استراتژیهای اسکالپینگ برای معامله استفاده میکنید، حتماً به نحوه تعیین حد ضرر در استراتژی مربوطه توجه کنید. در معاملات اسکالپ انتخاب حد ضرر بلند میتواند حساب شما را پاک کند! اما اگر استراتژی معاملاتی شما بر اساس تحلیل بازار و مدیریت معامله است، حتماً سعی کنید با توجه به تحلیلی که دارید، حد ضرر را بلندتر انتخاب کنید تا بازار فضای کافی برای نوسان داشته باشد. استفاده از حد ضرر بلند علاوه بر اینکه میتواند عملکرد شما را بهبود بخشد، میتواند میزان استرس معامله را هم پایین بیاورد. علاوه بر این، حد ضرر بلند میتواند آستانه صبر معاملهگر را هم بالا ببرد، البته به شرطی که حجم معامله هم به درستی تعیین شده باشد.
از استراتژی نوسان گیری برای سرمایه گذاری استفاده نکنید!
بسیاری از معامله گران بازارهای مالی به خصوص فعالین بازار فارکس و سهام نمیتوانند بین سرمایهگذاری و نوسان گیری تفاوتی قائل شوند. اکثر فعالین بازار چنین تصور میکنند که سرمایهگذاری همان نوسان گیری بلندمدت است. به همین دلیل همان استراتژی که برای نوسان گیری انتخاب میکنند، برای سرمایهگذاری هم استفاده میکنند. بدین ترتیب حد ضرر “قیمتی” را به سرمایهگذاری اضافه میکنند. تقریباً در اکثر مواقع این اقدام باعث هدر رفتن سرمایه و از دست دادن فرصتهای خوب برای کسب بازدهی میشود.
در نوسان گیری تمام تمرکز معاملهگر به حرکات قیمتی کوتاهمدت است. برای نوسان گیر مهم نیست که قیمت بازار یک ماه یا یک سال بعد چقدر خواهد بود. همه تمرکز نوسان گیر به این است که از حرکت یک سویهای که در بازار به راه افتاده سودی کسب کند و از بازار خارج شود.
در سرمایهگذاری شرایط کمی متفاوت است. سرمایهگذار به فکر سودهای کوتاهمدت نیست. بلکه به دنبال فرصتهایی است که سود بیشتری برای او به ارمغان بیاورند. سرمایهگذار نمیتواند امروز خریدار باشد و یک ماه بعد فروشنده. سرمایهگذاری بر اساس متغیرهایی انجام میشود که معمولاً تأثیر بلندمدتی بر بازار دارند و یک شبه تغییر نمیکنند. شاید در بازار خبر مهمی منتشر شود و وضعیت اقتصاد کلان یک کشور را به طور کلی تغییر دهد. اما چنین اخباری هر روز یا هر ماه منتشر نمیشوند!
در سرمایه گذاری قیمت نمی تواند سیگنال فروش یا خروج از بازار باشد!
در سرمایهگذاری قیمت منطقی دارایی تخمین زده میشود و تا وقتیکه بازار زیر این قیمت قرار دارد، سرمایهگذار هم به خرید خود ادامه میدهد. عبور قیمت به بالای قیمت منطقی هم دلیلی برای فروش و تثبیت سود نیست! در واقع قیمت منطقی دارایی به شما نشان می دهد که تا کی برای خرید دارایی فرصت دارید؟ علاوه بر این بایستی مشخص شود که چرا قیمت بازار بیشتر از قیمت منطقی است؟ در واقع قیمت منطقی یک ارز، سهام یا کالا میتواند به مرور زمان افزایش یابد و بیشتر از قیمت منطقی اولیه خود باشد.
از آنجایی که سرمایهگذاری با دید بلندمدت انجام میشود، میتوان گفت که نوسانات روزانه و هفتگی برای سرمایهگذار اهمیتی ندارند. اما نباید تصور کرد که سرمایهگذاری حد ضرر ندارد. سرمایهگذاری هم حد ضرر دارد، اما نه حد ضرری مشابه به استراتژیهای نوسان گیری. در سرمایهگذاری نباید از قیمت برای تعیین حد ضرر استفاده کرد. بلکه این محرکهای بازار هستند که مشخص میکنند عمر سرمایهگذاری به پایان رسیده است یا خیر؟ اگر عواملی که باعث رشد بازار شدهاند، همچنان بر بازار تأثیر میگذارند، باید به سرمایهگذاری ادامه داد. اما اگر محرکهای مهم اثر خود را از دست داده باشند، باید از سرمایهگذاری خارج شد.
چرا با وجود ریسک فری کردن معامله ضرر میکنید؟
درک ریسک فری کردن، شما را به یک معاملهگر برنده تبدیل نخواهد کرد اما آگاهی از اشتباهات رایج و عدم درک حرکات قیمتی بازار میتواند هزینه زیادی برای معامله گران داشته باشد. به طور کلی ریسک فری کردن تکنیک خوبی است. اما باید با استثنا هم آشنا بود. هر معاملهای را نمیتوان ریسک فری کرد. چرا؟
به سناریوی زیر توجه کنید:
مرحله اول: نقطه ورود به معامله
فرض کنید شما بعد از شکست حمایت وارد معامله فروش میشوید و حد ضرر خود را بالای حمایت قرار میدهید. بهتر است از خود بپرسید که چرا وارد بازار شدم؟ پاسخ شما به احتمال زیاد این چنین خواهد بود: بعد از شکست حمایت وارد بازار شدم. ازآنجاییکه این سطح حمایتی قبلاً موقعیت خود را حفظ کرده بود، بعد از شکست آن تعادل بین خریداران و فروشندگان تغییر کرده است و من انتظار دارم که این سطح به مقاومت تبدیل شود. خیلی مهم است که هنگام ورود به معامله، انگیزه و دلیل خود برای ورود به معامله را روشن کنید.
مرحله دوم: ریسک فری کردن معامله
در ادامه قیمت در جهت مطلوب شما حرکت میکند و مقداری از حرکت خود را اصلاح میکند. برای اینکه از موقعیت معاملاتی خود محافظت کنید، معامله را ریسک فری میکنید، یعنی حد ضرر معامله را به نقطه سربهسر معامله انتقال میدهید. بدین ترتیب احساس آزادی خواهید داشت، زیرا حالا معامله دیگر ریسکی ندارد. ابتدا وارد معامله شدید و با باز کردن موقعیت معاملاتی، سرمایه خود را به خطر انداختید. سپس بازار حرکت کرد و شما وارد سود شدید. اما وقتیکه قیمت به نقطه ورود شما بازگردد، هیچ سودی به دست نیاوردهاید. این سناریو معامله ریسک فری را توصیف نمیکند، اما نشان میدهد که شما برای هیچ، ریسک کردهاید.
مرحله سوم: پولبک
طبق تصویر بالا همانطور که انتظار داشتید، قیمت به نقطه ورود شما بازگشته و با برخورد قیمت به حد ضررتان، معامله شما بسته میشود. در واقع این پولبک، سناریوی تبدیل حمایت به مقاومت را تائید کرده است.
مرحله چهارم: پولی که روی میز مانده است
قیمت بعد از اینکه به نقطه ورود شما بازگشت، دوباره نزولی میشود و در نتیجه چیزی به جز سرخوردگی و حیرت برای شما باقی نمیماند. در آخر، همه چیز دقیقاً همانطور که پیشبینی کرده بودید، اتفاق افتاد. اما بگذارید آنچه اتفاق افتاده را کالبدشکافی کنیم.
ابتدا بعد از شکست حمایت وارد معامله شدید و انتظار داشتید که این سطح به مقاومت تبدیل شود که این اتفاق نیز افتاد. اما حد ضرر خود را به همان سطح قیمتی منتقل کردید که ایده معاملاتی شما را تائید کرد. اگر به عقب برگردید، خواهید دید که ایده اصلی معامله شما این بود که حمایت به مقاومت تبدیل خواهد شد. در حال حاضر به راحتی میتوان نتیجه بگیرید که چرا انتقال حد ضرر به نقطه ورود غیرمنطقی بود.
اگر بعد از ورود معامله به سود، قیمت در حال بازگشت بود، میتوانستید معامله را ببندید یا بخشی از سود را تثبیت کنید. اگر مقاومت واقعاً کلیدی و پایدار است، همیشه میتوانید از اطراف آن وارد شوید. شما به برنامه معاملاتی خود اعتماد دارید و هنوز هم اعتقاد دارید که حمایت به مقاومت تبدیل خواهد شد. در چین سناریویی، حد ضرر معامله را بدون تغییر در محل اولیه خود نگه میدارید و اجازه میدهید که بازار راه خود را برود.